صبای ما به موسیقی و آهنگ های شاد خیلی علاقه داره .
از وقتی که حتی که قادر به وایسادن نبود و بزور می تونست روی زمین بشینه با شنیدن اونها تکون میخورد ،
خم و راست میشد و از خودش حرکات موزون صادر میکرد و میکنه ....
کافی از یه جایی کلمه *دست* رو بشنوه ، سریعا همراهی میکنه ....
اگر چه خیلی شاد و خوش خنده هست ولی تا دلتون بخاد خوش گریه هم هست
خواسته هاشو با ایما و اشاره حالیت میکنه اما امان از وقتی که دیر بهش جواب بدهی تمام ساختمون رو سرش می ذاره
موندم چه جوری این فسقل این همه سر و صدا تولید میکنه .اصلا از گریه کردن خسته نمیشه بچم خیلی انرژیکه ....
به جرات می تونم بگم در 24 ساعت بیشتر از 4 ساعت نمی تونم بخوابم ( اونم بریده بریده) بیچاره من که ساعت 7 صبح هم باید برم سر کار !
شیر خوردنش هم نوبره والا ! برای خوردن سه پیمونه شیر خشک باید بیشتر از 3 لیتر بنزین مصرف کنی تا خانم شاید التفاتی بفرمایند و شیشه در دهان بگیرند ...
یک شب ناچار شدیم برای اینکه دست از گریه مداوم برداره بخوابه و کمی شیر بخوره نصف شبی با ماشین عمو علیش یک ساعت دور اراک بگردیم ( فکر نمی کردم اراک اینقدر بزرگ شده باشه) و بالاخره موفق شدیم !
الهی قربونش برم من