صبا در حموم .........
تو این عکسه شیش ماه و چند روزم بوده .....
من خیلی دخمل خوبیم : تو حموم اصلا گریه نمیکنم
فقط وقتی آب توصورتم می ریزه یکم جیغ و ویغ میکنم ....
خوب مگه چیه شما آدم بزرگا هم همینطوری بودین ! شایدم خیلی بدتر از من ...........
قبلا ها که کوچیکتر بودم وقتی از حموم می آمدم بیرون کلی می خوابیدم و مامانم از این نقطه ضعف من کمال استفاده رو می کرد
ولی الانه دیگه اینطوریا نست !! متاسفم مامان ......
راستی یه کتاب هم دارم که با خودم میبرمش توحموم اسمش هم :
# شالاپ و شلوپ کتاب حموم #
هست که خاله هدا بهم داده ... یه اردک با سه جوجه هم دارم که با خودم میبرمشون تو حموم ، خلاصه برای رفتن به حموم لشگرکشی میکنم .